۲-۲-۴-۲- فرسودگی شغلی به عنوان یک بحران هویتی (وجودی)
از این دیدگاه فرد احساس بیهویتی و بی معنی بودن می کند و حتی حس می کند که ارزش کارش تنزل پیدا کرده و این عکس العملها موجب می شود تا فرد در خود شک کند و از ارزشی که برای خود قائل است کاسته می شود و دچار بحران هویتی میگردد (پاینس[۹۶]، ۱۹۹۳).
۲-۲-۴-۳- فرسودگی شغلی از دیدگاه جامعهشناختی
از این دیدگاه فرسودگی شغلی به عنوان یک نوع از خود بیگانگی که ریشه های ساختاری و سازمانی دارد تلقی می شود. بر اساس این دیدگاه افراد در روبرو شدن با فشارها احساس ناتوانی میکنند. ابعاد فرسودگی شغلی از این دیدگاه شامل بیقدرتی، بیهویتی، بیهنجاری، کنارهگیری و بیگانگی می شود (دورکین، ۲۰۰۱).
۲-۲-۵- مؤلفه های فرسودگی شغلی از دیدگاه مسلچ
مسلچ مؤلفه های فرسودگی روانی ناشی از کار را شامل سه جزء میداند:
۲-۲-۵-۱- خستگی یا ازمحلال عاطفی
آن دسته از شرایط درونی که به وسیله جنبه افراطی عوامل شخصی و سازمانی به وجود میآید عوامل شخصی مانند مسائل زندگی، قانونی و مالی گاه آنقدر در زندگی فرد مهم می شود که او را تسلیم حوادث میکند و امور زندگی را رها و به سرنوشت واگذار میکند. هر گاه این گونه مسائل در زندگی بروز کند و برای فرد، مهم و نتایج کار مبهم باشد، او احساس تنهایی میکند و دید خود را از واقعیت ها از دست میدهد و یک تغییر در رفتار او حاصل می شود. همچنین فرسودگی عاطفی زمانی اتفاق می افتد که فرد احساس کند در تعامل با دیگران توانایی خود را برای یک عملکرد مطلوب از دست داده است و توانایی لازم برای تحمل موقعیت های مختلف ندارد. از سوی دیگر فرسودگی جسمانی وقتی است که فرد احساس کند برای انجام کار به نیرویی نیاز دارد که آن را در اختیار ندارد (کشتکاران، ۱۳۷۶).
خستگی عاطفی بعد اصلی در فرسودگی شغلی است که حضور آشکارتری در این معضل پیچیده دارد. زمانی که افراد فرسودگی شغلی را در ارتباط با خود یا دیگران توضیح می دهند منظور آنان، بیشتر عامل خستگی است. هویت مهم عامل خستگی در فرسودگی شغلی، سبب شده که برخی بر این عقیده شوند که دو جنبه دیگر که در زیر اشاره می شود عوامل فرعی و غیرضروری تلقی شوند. هر چند خستگی، تنش های ناشی از فرسودگی شغلی را منعکس می کند اما قادر نیست تا موارد انتقاد برانگیز رابطه افراد با کارشان را بیان کند. خستگی عاطفی چیزی نیست که به آسانی آزمایش شود بلکه در احساس و عملکرد فرد به عنوان علامتی برای مقابله با کار بیش از حد، دیرتر خود را نشان میدهد و همین امر سبب می شود تا در خدمات عمومی و بهداشتی، توانایی فرد در ارائه خدمات کاهش یابد (شریفی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۵-۲- مسخ شخصیتی یا ازخودبیگانگی
خارج از محل کار، افراد با گسترش بی تفاوتی، بیعلاقگی یا بدبینی، نسبت به کارشان حالتی سرد پیدا کرده و کم کم از آن فاصله می گیرند. در نتیجه ناامیدی افزایش مییابد و فرد نسبت به کارش فاصله میگیرد و ارتباطش با شغل خود را کاهش میدهد. «سردی روابط» یک واکنش نسبتا سریع به خستگی است و رابطی محکم بین خستگی و بدبینی و مسخ شخصیتی تلقی می شود (شریفی، ۱۳۸۶). خودکاری، همراه با قوانین و مقررات زیاد از حد و نداشتن روابط شخصی، تکراری بودن کارها، پیوستگی به اهداف غیرشخصی، تعداد زیاد سطوح مدیریت، تعداد زیاد مشاغل و گروه ها، تخصصی گرایی، ارتباطات نارویاروی و نوشتاری، تقسیم کار بی شمار و سلسله مراتب زیاد از ویژگی های سازمانی جدید است، و میتواند زمینه ای برای تهی شدن افراطی از ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی اولیه افراد گردد (کشتکاران، ۱۳۷۶).
۲-۲-۵-۳- کاهش میل به تحقق یافتن شخصیت
موقعیت و شرایط کاری همراه با نیازهای دایم و خسته کننده، بدبینی یا خستگی عاطفی را تحت تاثیر قرار داده و احساس کارآمدی و مؤثر بودن را از شخص میگیرد. از آنجا که عزت نفس یعنی میزان و چگونگی «احترامی» که برای خود قائلیم و اعتماد به نفس یعنی میزان اعتقادمان به «توانایی ها و پتانسیل» های خود، یک محصول تلقی میشوند (محصول کار خوب و پرفایده) طی فرسودگی شغلی تا حد زیادی کاهش مییابد. چرا که به واسطه خستگی روانی ناشی از کار، احساس کارآمدی و فایده مند بودن خود را از دست داده ایم، بنابرین طبیعی است که عزت نفس و اعتماد به نفس مان نیز کاهش یابد. ترس از آینده (برای مثال ترس از اخراج کاری) و انتقاد های مکرر از سوی افراد بالا دست (برای مثال تحکم انتقاد گونه کارفرما نسبت به کارگر) به تخریب هر چه بیشتر عزت نفس و اعتماد به نفس و در نتیجه کاهش روزافزون احساس بی فایدگی و ناکارآمدی منجر خواهد شد (شریفی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۶- پژوهش های مربوط به فرسودگی شغلی
برونت[۹۷] (۲۰۰۳) اعتقاد دارد که فریدون برگر اولین فردی است که بر روی فرسودگی شغلی کار کردهاست، اما برکلی[۹۸] (۲۰۰۴) معتقد است که مسلچ پیشگام تحقیق در مورد فرسودگی شغلی میباشد. پژوهشهای مربوط به فرسودگی شغلی در دو مرحله جداگانه توسعه یافتهاند:
-
- مرحله مقدماتی: در این مرحله ماهیت کار مورد بررسی قرار گرفت و هدف از آن ایجاد اصطلاح فرسودگی و توصیف این پدیده بود. اولین نوشتارها در این مورد در اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی در ایالت متحده به رشته تحریر درآمدند و به توصیف این پدیده پرداختند.
- مرحله تجربی: در دهه ۱۹۸۰ میلادی تحقیق در مورد فرسودگی به سوی پژوهشهای تجربی منظم تغییر جهت داد (پرداختچی، احمدی و آرزومندی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۷- علائم فرسودگی شغلی
نیلز[۹۹] (۲۰۰۳) ۱۳ نشانه را برای فرسودگی شغلی نام میبرد:
-
- خستگی و فرسودگی مزمن
-
- عصبانیت
-
- انتقاد از خود برای آوردن مطالبات
-
- بدبینی و منفی گرایی و کج خلقی
-
- انزوا و حس کناره گیر بودن
-
- به آسانی بر سر چیزهای بی اهمیت از جا در رفتن
-
- سردردهای تکراری و معده درد
-
- افزایش یا کاهش وزن
-
- بی خوابی و افسردگی
-
- تنگی نفس
-
- بدگمانی و سوء ظن
-
- احساس درماندگی
- افزایش درجه خطر پریشانی.
مهم ترین نشانه های فرسودگی شغلی بر اساس نتایج موس[۱۰۰] در جدول ۲-۲-۱ آمده است.
جدول ۲-۲- ۱- مهم ترین نشانه های تحلیل رفتگی بر اساس نتایج موس
(ساعتچی، ۱۳۷۹)
شاخص های جسمی
تغییرات رفتاری
عملکرد شخصی
۱- انواع سردردها
۲- اختلال در خواب
۳- کاهش وزن
۴- اختلال های معدی-روده ای
۵- فرسودگی و خستگی
۱-تحریک پذیری فزاینده
۲-تغییرات خلقی
۳-کاهش تحمل ظرفیت برای ناکامی
۴-افزایش سوء ظن به دیگران
۵-آمادگی بیشتر برای قبول خطر
Related Articles
پایان نامه -تحقیق-مقاله –
سوریه
اما درخصوص اموال فرهنگی موجود در سرزمین دیگر دول عضو اتحادیه اروپا که به صورت غیرقانونی از سرزمین فرانسه خارج شدهاند، ماده ۱۳-۱۱۲ مقام اداری را موظف نموده است تا از سایر دولتهای عضو، تقاضای جستجوی اموال فرهنگی را نموده و از دولتی که اعلام داشتهاند، اموال فرهنگی مورد نظر به صورت غیرقانونی از […]
مقاله های علمی- دانشگاهی |
خطای شغلی درجه بندی دارد به این شرح:
در مورد ورود خسارت عمدی یا تقصیر سنگین که در حکم عمد است. باید بدانیم بیمه مسئولیت پزشک، مسئولیت زیان ناشی از رفتارهای بیمه گذار (فعل و ترک فعل) را که نامبرده برطبق قانون مربوطه مسئول شناخته شده است را جبران میکند. این رفتارها شامل: زیانهای ناشی از عدم مراقبت، اشتباه در […]
مقالات و پایان نامه ها –
۲-۱-۱-۳- دلایل بروز و نشانه های دلزدگی زناشویی
۲-۱-۱-۳- دلایل بروز و نشانه های دلزدگی زناشویی فصل دوم: پیشینه پژوهش دلمردگی و خسته شدن از همسر معمولا وقتی رخ میدهد که آن شور و هیجان اولیه زندگی مشترک از بین میرود و همسران که تصور میکردند یکدیگر را میشناسند، با ادبیات متفاوتی با یکدیگر روبهرو میشوند. […]