نتایج به دست آمده از برآوردها نشان میدهد که بهبود درآمد ملی واقعی سرانه، میانگین موزون نرخ سود واقعی سپردههای سرمایه گذاری مدتدار بانکها و افزایش میزان تسهیلات اعطایی بانکها تاثیر مثبت و معنادار روی میزان جذب منابع سپردهای خصوصی بانکها دارد. نتیجه به دست آمده گویای آن است که با افزایش تولید در اقتصاد، درآمد افراد نیز افزایش خواهد یافت. بر اساس مبانی تقاضای پول، تقاضا برای سپردههای سرمایهگذاری نیز به عنوان بخشی از پسانداز خانوار افزایش خواهد یافت. بنابرین نتیجه مذکور هم در قالب مبانی نظری تقاضای پول و هم در قالب ادبیات پسانداز مورد تأیید است. همچنین نتایج به دست آمده در خصوص نرخ سود سپردههای بانکی به عنوان قیمت این نوع دارایی، بیانگر آن است که افزایش قیمت سپردههای سرمایهگذاری عرضهکنندگان این نوع داراییها را تحریک به عرضه بیشتر وجوه (پسانداز بیشتر در قالب سپردههای سرمایهگذاری) میکند یعنی این نتیجه با مبانی اقتصاد خرد تابع عرضه سازگار است. با توجه به نتایج حاصله، افزایش شاخص املاک و مستغلات و نرخ ارز غیررسمی موجب کاهش پسانداز افراد به صورت منابع سپردهای میشود. به این معنا که افراد زمانی که کاهش ارزش پول ملی را مشاهده میکنند انتظار کاهشهای بیشتر را دارند در نتیجه تقاضا برای پول خارجی افزایش یافته و تقاضا برای منابع سپردهای به عنوان یکی از بخشهای نگهداری ثروت نیز کاهش خواهد یافت. با توجه به ادبیات موجود در شرایط تورمی در اقتصادهای نظیر اقتصاد ایران، افزایش شاخص املاک و مستغلات به عنوان یک دارایی جایگزین قوی عمل کرده و منابع پساندازی را به سمت خود سوق میدهد. در مورد متغیرهای صنعت بانکداری ملاحظه شد که افزایش تعداد شعب و تعداد پرسنل تاثیر معناداری روی میزان جذب منابع ندارد. انتظار بر این است که توسعه فیزیکی سیستم مالی (در خصوص سپردههای بانکی توسعه شعب و افزایش تعداد پرسنل) نقش معناداری بر میزان جذب منابع سپردهای داشته باشد، لیکن توسعه فیزیکی سیستم مالی مبتنی بر بانک در قالب اقتصاد ایران در مورد بانکهای منتخب، در حد اشباع است و چنانچه بانکداران مورد مطالعه قصد توسعه فعالیت خود را داشته باشند، باید به عرصههای نوین ارائه خدمات مالی وارد شوند. در مجموع میتوان گفت که بهبود شرایط اقتصاد کلان تأثیر معنیداری بر جذب سپردههای بانکها دارد. در خصوص ویژگیهای سازمانی بانکها، اگر چه حجم تسهیلات برای تمام بانکها اثر مثبت روی میزان جذب منابع دارد لیکن افزایش تعداد شعب و تعداد پرسنل تاثیر معناداری روی میزان جذب منابع سپردهای ندارد (نظریان و محمداسماعیل، ۱۳۸۸).
۲-۱۵-پیشینه تحقیقات انجام شده
۲-۱۵-۱-تحقیقات انجام شده در داخل کشور
فاریابی و محمودی (۱۳۹۲) در مقالهای تحت عنوان “سنجش کیفیت خدمات و بررسی رابطه آن با سهم بازار بر اساس مدل سروکوال (مطالعه موردی: بانک صادرات شهر تبریز” به منظور ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط بانک صادرات شهر تبریز با بهره گرفتن از روش سروکوال که ابزاری برای اندازه گیری کیفیت خدمات و شناسایی و تحلیل شکاف خدماتی موجود بین انتظارات و ادارکات مشتریان میباشد صورت گرفته است همچنین در طی این تحقیق رابطه بین ابعاد کیفیت خدمات و سهم بازار بانک صادرات از منابع یا سپردههای مردمی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر این است که بین خدمات مورد انتظار مشتریان و خدمات ارائه شده به آن ها توسط بانک صادرات شهر تبریز به غیر از بعد قابلیت اعتبار، در سایر ابعاد خدمات، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین از یافته های این تحقیق رابطه بین ابعاد “قابلیت اعتبار”؛ تضمین و “پاسخگویی” با سهم بازار به اثبات رسید ولی رابطه معنی داری بین ابعاد “قابلیت دسترسی” و “همدلی” و “عوامل ملموس” با سهم بازار مشاهده نگردید.
مولایی و دهقانی (۱۳۹۰) در مقاله ای تحت عنوان” ارزیابی تاثیر هزینه های تحقیق و توسعه بر سهم بازار در بخش صنعت ایران” تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادند. این مطالعه با بهره گرفتن از داده های مربوط به کارگاه های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر با کد دو رقمی، طی سال ها ی ۱۳۷۴-۱۳۸۶و با رویکرد غیرخطی به بررسی تأثیرهزینه های تحقیق و توسعه بر سهم بازار در صنایع ایران می پردازد. مدل اقتصادسنجی این مطالعه با بهره گرفتن از نرم افزار JMALTI و روش غیرخطی LSTAR یا روش انتقال ملایم خود رگرسیونی لاجستیک تخمین زده شده است. نتایج این مطالعه ارتباط مستقیم و غیرخطی بین هزینه های تحقیق و توسعه و سهم بازار رادر بخش صنعت ایران تأیید می کند. تشویق و حمایت دولت از فعالیت های تحقیق و توسعه بخش صنعت، به منظور ارتقاءسهم بازار بنگاه ها، مهم ترین توصیه سیاستی تحقیق آن ها میباشد.
منصف و منصوری (۱۳۸۹) در مقالهای تحت عنوان “بررسی عوامل مؤثر بر حجم سپردههای بانکی (با تأکید بر نرخ سود اوراق مشارکت: ۸۷-۱۳۶۷) “تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادند. پژوهش آن ها با بهره گرفتن از روش اقتصادسنجی الگوی خود توضیحی با وقفههای توضیحی اثر هر کدام از این متغیرها را جداگانه مورد بررسی قرار میدهد. در ضمن الگوی تصحیح خطا به منظور ارتباط دادن نوسان کوتاهمدت متغیرها به مقادیر بلند مدت آن ها استفاده میشود. نتایج تحقیق نشان میدهند که رابطه منفی بین نرخ سود اوراق مشارکت و حجم سپردههای بانکی، رابطه مثبت بین تولید ناخالص داخلی و حجم سپردههای بانکی وجود دارد.