۲-۲۸-۳٫نظریه اسناد
نظریه اسناد رویکردی شناختی است که روند ادراک علیت رفتار را بررسی می کند. از این رو مفاهیم آن بیشتر در زمینه ادراک فرد و رفتار متقابل اجتماعی است که در چهارچوب روانشناسی اجتماعی کاربرد فراوان دارد. در واقع فرض اساسی نظریه انتساب این است که افراد میخواهند بدانند چرا آن ها و دیگران پیامد خاصی را تجربه میکنند و علتهای نهفته در در موفقیتها یا شکستها، پیروزیها یا مصیبتها، مقبولیتها یا طرد شدنهای اجتماعی آنان چیست. (هایدر،۱۹۸۵؛جونز و دیویس،۱۹۶۵؛وینر،۱۹۸۰؛۱۹۸۵ به نقل از ریو، ترجمه سید محمدی ۱۳۸۴). وینر (۱۹۸۵) معتقد است افراد به دو دلیل اساسی انتساب میکنند:اولاً آنها میخواهند بدانند چرا شکستهای مهم و غیرمنتظره روی می دهند، ثانیاًً افراد اطلاعاتی را که از جستجوهای انتسابی کسب میکنند برای بهبود بخشیدن به زندگیشان و نحوه تعامل کردن با محیط به کار می گیرند. انتساب علیتی دلیلی است که فرد برای توجیه کردن بردن یا باختن، پذیرفته شدن یا طرد شدن، تقویت شدن یا تنبیه شدن خود می آورند. علتهایی که برای توجیه کردن پیامدها به کار گرفته میشوند یا در درون فرد قرار دارند مثل شخصیت، هوش، مهارت، تلاش و زیبایی جسمانی و یا در محیط مثل هوا، تأثیر دیگران یا دشواری تکلیف. بعد درونی-بیرونی یا شخص-محیط انتساب منبع نامیده می شود. منبع به معنی مکان است، یعنی اینکه آیا علت در درون فرد قرار دارد یا در محیط (ریو، ترجمه سید محمدی ۱۳۸۴).
نظریه انتساب برای توجیه کردن فرآیندهای انگیزشی و هیجانی از جمله سبک تبیینی، عقاید کنترلی شخصی، درماندگی آموخته شده، افسردگی، هیجان، انتظارها و ارزشها، الگویی شناختی عرضه می کند. سبک تبیینی ویژگی شخصیتی نسبتا ثابت است و نحوهای که افراد برای رویدادهای ناگوار دلیل و برهان می آورند را منعکس می کند. افرادی که سبک تبیینی خوشبینانه دارند، بدبیاریها را با انتسابهای بیرونی-ناپایدار-قابل کنترل توجیه میکنند، افرادی که سبک تبیینی بد بینانه دارند، بدبیاریها را با انتسابهای درونی-پایدار وغیر قابل کنترل توجیه میکنند. سبک تبیینی بدبینانه با شکست تحصیلی، پریشانی اجتماعی، بیماری جسمانی، عملکرد شغلی ضعیف و افسردگی در ارتباط است. عقاید کنترل شخصی پیرامون گرایشهای انگیزشی تسلط در برابر درمانده قرار دارد. افرادی که گرایش انگیزشی تسلط دارند، وقتی با شکست مواجه میشوند، استقامت و جرئت نشان می دهند. افرادی که گرایش انگیزشی درمانده دارند وقتی با شکست مواجه میشوند از خود تزلزل نشان می دهند. (به نقل از همان منبع).
در واقع واکنش اشخاص از موقعیتها متأثر از برداشتها و ارزیابیهای شناختی آنها از آن موقعیتهاست. هدف نظریه اسناد از دیدگاه بنیانگذاران آن بررسی چگونگی انجام تبیینهای علی به وسیله مردم و چگونگی پاسخ مردم به پرسشهایی است که با چرا آغاز میشوند. نظریه اسناد فرآیندهای تبیین رویدادها و پیامدهای عاطفی و رفتاری ناشی از این تبیینها را بیان می کند. (راتمن، سالوورگ، توروی و فیشکین،۱۹۹۳)[۷۴].
چشمداشتها و سبکهای تبیینی افراد می توانند در پیش بینی بیماری و رفتارهای بهداشتی آنها مؤثر باشند(پیترسون، ویلانت و سلیگمن ۱۹۸۸[۷۵]). یافته ها حاکی از آن است که کانون کنترل سلامت در امیدواری و پیشگیری از بیماری افراد مبتلا به بیماریهای مزمن نقش دارد (شوارتز[۷۶]،۲۰۰۰).
کانون کنترل سلامت در واقع درجه اعتقاد فرد به این امر است که سلامت او تحت کنترل عوامل درونی یا عوامل بیرونی است. کسانی که کانون کنترل سلامت از نوع بیرونی دارند، به این امر معتقدند که پیامدهای معین وحوادث رخ داده در زندگی آنها بواسطه نیروهایی مانند پزشکان، شانس، سرنوشت و بخت و اقبال تعیین میگردند، در عوض افرادی که کانون کنترل سلامتی از نوع درونی دارند به این امر معتقدند که پیامدها و حوادث معین در نتیجه رفتار و اعمال خود آنها میباشد و تعیین کننده سلامتی آنها به طور مستقیم اعمال و رفتارهای آنان میباشد (والستون، والستون و دولیس [۷۷]۱۹۷۸).
کانون کنترل سلامتی به عنوان یک متغیر مؤثر بر توسعه و پیشرفت رفتارهای بهداشتی و ظرفیت درمانی و تبیین مشکلات بهداشتی شناخته می شود. کانون کنترل درونی سلامت به طور مثبتی با آگاهی و نگرش، وضعیت روانشناختی رفتارهای بهداشتی و سلامتی بهتر همراه و همگام می شود. در مقابل، بیشتر منابع بیرونی کنترل سلامتی (افراد قدرتمند، بخت و اقبال) با رفتارهای بهداشتی منفی و وضعیت روانشناختی ضعیف همراه میشوند. (مالکرن، همیلتون[۷۸]،۲۰۰۵).
کانون کنترل درونی سلامت باعث احساس کنترل می شود و استرس را کاهش میدهد. ویتز (۱۹۸۹) نیز دریافت که در افراد مبتلا به ایدز، چشمداشت کنترل و خوشبینی آنها در پیشگیری و بهبود بیماری تأثیر می گذارد. بیمارانی که باور دارند می توانند در کنترل پیشگیری از ایدز نقش داشته باشند به رفتارهایی مانند دعا و راز و نیاز کردن، تغییر برنامه غذایی، ورزش و تعامل اجتماعی روی می آورند تا شانس زنده ماندن و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. اگر افراد بر این باور باشند که می توانند بر فشار روانی غلبه کنند به طور مؤثری می توانند از بروز آن پیشگیری کنند. (بانیارد و گرایسون[۷۹]،۲۰۰۰)جیه سیرگو و تومور [۸۰](۱۹۹۵) نشان دادند دانشجویانی که دارای کانون کنترل بیرونی هستند، بیش از دانشجویان دارای کنترل درونی گرایش به مصرف الکل و سایر رفتارهای ضد بهداشتی دارند. چون افراد دارای کانون کنترل درونی سلامت باور دارند که سلامتی، بهداشت و کیفیت زندگی در درست خود آنها است، به آن گونه رفتار بهداشتی دست میزنند که آنها را در تشخیص و کنترل فشار روانی کمک می کند. برانون و فیست (۲۰۰۰) نیز نشان دادند که آزمودنیهای دارای کنترل درونی در مقایسه با گروه گواه، از سلامت، بهزیستی وکیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
این گروه شادتر، اجتماعیتر، فعالتر و نسبت به آینده امیدوارتر بودند. لانگر و رودین[۸۱](۱۹۶۷) نیز دریافتند که احساس کنترل می تواند در بهبود زندگی، سلامت روانی و ارتقای رفتار بهداشتی افراد سالمند در مراکز نگهداری سالمندان مؤثر باشد. ادراک کنترل یعنی رفتارها، اعمال، باورها و افکار فرد می تواند در کیفیت زندگی وی مؤثر باشد. برای نمونه فردی که در مورد سلامت بدنی خود دارای ادراک کنترل (کانون کنترل درونی سلامت)است، برای معاینه و آگاه شدن از وضعیت بدنی خود به پزشک مراجعه می کند. او نه تنها میداند که مراجعه به پزشک لازم است بلکه میداند که به چه پزشکی، کی و کجا و در چه شرایطی مراجعه کند. (لایو [۸۲]۱۹۹۸، پندر و همکاران ۱۹۹۰، موریس[۸۳] و ماتیستو[۸۴]،۱۹۹۹). به عبارتی آنها دریافتند که ادراکات، افکار و چشم داشتهای افراد می توانند در پیش بینی رفتارهای بهداشتی، از جمله خوردن، خوابیدن و کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.