عبدالرحمان[۸۶] (۲۰۰۲) مقالهای با عنوان «تعیینکننده های سرمایهگذاری مستقیم خارجی در عربستان سعودی» انجام داده است. هدف مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور عربستان سعودی طی دوره زمانی ۱۹۸۰-۲۰۰۰ میباشد و تأثیر دو سری متغیر توضیحی حقیقی تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصاد، صادرات، واردات، نرخ دستمزد، نرخ بازگشت سرمایه و سرمایهگذاری داخلی و متغیر موهومی را بر جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی بررسی میکند. متغیر موهومی، برداری از مؤلفههای ریسک که اساساً سیاسی ـ اجتماعی هستند و شامل ثبات حکومت و اندازه رضایت عمومی از آن، سرمایهگذاری دولتی (بیانگر معیاری از سنجش ریسک عملیاتی، مالیات، اعطای تابعیت و هزینه نیروی انسانی)، فساد و قانون و مقررات است، میباشد. نتایج تخمین نشان میدهد که تعیینکننده های جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در عربستان عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستند و سطح فعالیتهای اقتصادی همراه با متغیرهای مرتبط با ساختار بازگشت سرمایه، درجه بازبودن اقتصاد و محیط اقتصادی نیز به عنوان عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی تلقی میشوند. سطح تولید ناخالص داخلی به صورت مثبت و معنیدار بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی مؤثر است و صادرات و واردات عملکرد معکوس و معنیداری بر آن دارد. همچنین سرمایهگذاری داخلی نیز اثر منفی و معنیدار بر سرمایهگذری مستقیم خارجی دارد و آثار ریسکهای سیاسی ـ اجتماعی اساساً معنیدار است و با افزایش ریسک جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی کاهش یافته است
اوهنو[۸۷] (۲۰۱۰) در مقاله ای تحت عنوان “تجزیه و تحلیل تجربی معاهدات مالیات های بینالمللی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی” به بررسی این موضوع پرداختهاند که چگونه معاهدات مالیاتی کشور ژاپن، سرمایه گذاری مستقیم خارجی این کشور را تحت تأثیر قرار میدهد (شامل ۱۳ کشور آسیایی طی سال های ۲۰۰۳-۱۹۸۱). نتایج نشان میدهد که در میان معاهدات مالیاتی که در ۲۰ سال اخیر در کشور ژاپن انجام گرفته، به تازگی به این نتیجه رسیدند که معاهدات در دراز مدت اثرات مثبت بر روی سطح سرمایه گذاری خارجی داشته، در حالی که پیمانهای مالیاتی تجدید نظر شده در مدت مشابه، اثرات قابل توجهی در سطح سرمایه گذاری مستقیم خارجی نشان داده است. همچنین نتایج بیانگر این است که معاهدات مالیاتی ژاپن با سرمایه گذاری خارجی این کشور در سایر کشورهای مورد بررسی، هیچ تاثیر معناداری در کوتاه مدت نشان نداده است.
هانگ[۸۸] و لی[۸۹] (۲۰۰۷) در مقاله ای به بررسی موضوع مالیات بر ارزش افزوده در چین بر روی شرکت های خارجی و تاثیر آن بر جذب سرمایه گذاری توسط دولت های محلی پرداختهاند. اصلاحات اقتصادی در چین طی۲۰ سال گذشته، این کشور را به یک آهنربای قوی برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) تبدیل کردهاست. در انتخاب سرمایه گذاری در یک سرزمین، سرمایه گذاران خارجی عوامل مختلفی را مد نظر قرار میدهند، و اعتبار مالیاتی محلی یکی از مهم ترین و بحرانی ترین آن ها است. هدف از این مقاله این است که بررسی کند مالیات بر ارزش افزوده محلی (VAT) چه تأثیری بر شرکت های خارجی سرمایه گذاری دارد. در مرحله اول، رابطه بین FDI و مالیات بر ارزش افزوده در زمینههای مختلف طی سال های ۲۰۰۵-۲۰۰۰ بررسی شده است. سپس، داده های ۲۰۰۵-۲۰۰۳ موجود در سالنامه آماری چین برای ۳۰ منطقه بررسی میشوند. در این مقاله نشان داده می شود که در چین، و یا در مناطق شرقی و مرکزی، نرخ مالیات بر ارزش افزوده محلی اثر کمی بر روی سرمایه گذاری خارجی دارد. با این حال، در منطقه غرب، مالیات بر ارزش افزوده پایین تر به معنای جذب بیشتر سرمایه گذاران خارجی میباشد. به عبارت دیگر، پایین گرفتن نرخ مالیات بر ارزش افزوده محلی در منطقه غرب، نقش بیشتری در جذب سرمایه گذاران خارجی خواهد داشت.
بکر[۹۰]، فوست[۹۱] و هملگارن[۹۲] (۲۰۰۶) در مقاله ای تحت عنوان “اصلاح مالیات بر شرکت ها و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آلمان – شواهد به دست آمده از داده های در سطح بنگاه” بررسی کردهاند که آیا کاهش بار مالیاتی مؤثر بر بنگاه، موجب شروع سرمایه گذاری مستقیم خارجی می شود؟ آن ها از اصلاحات مالیاتی آلمان در سال ۲۰۰۰ به عنوان یک تجربه طبیعی به منظور بررسی تاثیر مالیات بر شرکت های بزرگ روی سرمایه گذاری خارجی در آلمان استفاده کردهاند. آن ها بدین منظور از پایگاه داده ای MiDi که یکی از پایگاهای غنی داده ای میباشد استفاده کردهاند. هر چند در این مقاله رویکردی انتخاب شده است که به احتمال زیاد اثرات مالیات بر سرمایه گذاری را دست کم میگیرد. شواهد به روشنی نشان میدهد که کاهش مالیات بر ترویج سرمایه گذاری نستقیم خارجی اثر دارد. همچنین نتایج نشان میدهد که کشش سرمایه گذاری مستقیم خارجی با توجه به نرخ مؤثر مالیاتی ۰٫۷ میباشد. آن ها این روش را برای زیر گروههای مختلف انجام داده و درجه بالایی از ناهمگنی و یکنواختی را مشاهده کردند. در نهایت نتایج این امکان
-
- – Foreign direct investment. ↑
-
- Cross Sectional ↑
-
- Longitudinal ↑
-
- Delphi Technique ↑
-
- منظور از صنعت خودرو، صنایع قطعه سازی، مجموعه سازی، خودرو سازی، خدمات مهندسی/مالی، خدمات پس از فروش و صنایع جانبی خودرو میباشد. ↑
-
- – Dahiyat ↑
-
- – United Nation Conference on Trade and Development ↑
-
- – Palgrave ↑
-
- – Salhieh and Mashel, 2011 ↑
-
- – Frawsen and Josefsson. ↑
-
- ۱-Green field FDI۲- Cross-Border Mergers and Acquisitions (M&As)۳- از ۴۷۵۸ پروژه سرمایه گذاری بکر جذب شده توسط کشورهای در حال توسعه در سال ۲۰۰۴، ۱۵۲۹ مورد به چین و ۶۸۵ مورد به هند اختصاص دارد. ایران در سال مذکور توانسته ۲۳ پروژه سرمایه گذاری بکر را جذب کند. ↑
-
- – Joint Venture ↑
-
- – Verhoeven ↑
-
- – Grossman & Hart ↑
-
- – Build- Operate- Transfer ↑
-
- – Navarro ↑
-
- – Maskin & Tirol ↑
-
- – Build- Operate- Own ↑
-
- -Build- Lease- Transfer ↑
-
- – Build- Lease- Operate ↑
-
- – Design- Build- Operate- Maintain ↑
-
- -United Nation Industrial Development Organization (UNIDO) ↑
-
- – Vintila Denisia“Foreign Direct Investment Theories: An Overview of the Main FDI Theories”2010 ↑
-
- -Differential Rate of Return ↑
-
- -Portfolio Diversification ↑
-
- -Sales, Out Put and Market share ↑
-
- -Deuck ↑
-
- -Young ↑
-
- -Hafbauer ↑
-
- -Rugman ↑
-
- – Hymer ↑
-
- – Caves ↑
-
- -Casson ↑
-
- -Buckley and Casson ↑
-
- -Krugman ↑
-
- -Hennart ↑