الف.۷) دسته مفهومی آخر ” حفظ جامعه بشری است” که نظر مصاحبه شوندگان به شرح ذیل
میباشد:
” واضح است که بدون تلاش برای حفظ محیط زیست، جامعه بشری به سرعت به انحطاط و نابودی کشیده می شود.
یکی از خاصیت های عمده مرجانها ایجاد سرزمین است؛ در واقع باید این مرجانها را آنقدر تقویت کرد که ایجاد سرزمین نمایند. اگر سالی نیم سانتی متر به محیط جزیره اضافه کنند بعد از چند میلیون سال چه مساحتی به این جزیره اضافه می شود. این ها بعد از مرگشان خلق زندگی
میکنند”{۲COIN1}.
” حفاظت از این آبسنگ های مرجانی همان اندازه مهم است که چاره اندیشی برای هوا و حفاظت از آن ها حیاتی است، چون این آبسنگ ها قلب حیاتی اقیانوس ها هستند. چون مقدار زیادی از اکسیژن هوا از طریق اقیانوس ها تولید می شود.”{۱COIN3}.
۴ ـ ۲ ـ ۲٫ تم تفکر تسلسلی
در حال حاضر با بحران های محیط زیستی موضعی در گوشه و کنار کشور مواجه هستیم که در نتیجه بی اعتنایی به این منابع ارزشمند، در آینده ای نه چندان دور با بحران های محیط زیستی
غیر قابل بهبودی مواجه خواهیم شد، بدین جهت بایستی زمینه تفکر تسلسلی را به جهت زمینهساز بودن آن برای فهم یک مشکل و حل آن مدنظر قرار داد؛ زیرا به واسطه این مفهوم، شخص سعی میکند ابتدا مشکل را تجزیه و تحلیل کند و قدم به قدم آن را به مرحله استنباط و حل و فصل برساند. لذا تم تفکر تسلسلی به مثابه دومین تم مورد بررسی قرار گرفت.
جدول ۴ ـ ۲٫ تم تفکر تسلسلی و دسته های مفهومی مستخرج شده از کد گذاری
تم
دسته های مفهومی
فراوانی در مصاحبه ها
تفکر تسلسلی
آموزش حفظ محیط زیست
۲۰COIN1/6COIN2/24COIN3
/۵۶COIN6
آگاهی عمومی
۴۱COIN1/69COIN4/98COIN10
/۱۰۰COIN11
مهارت شناخت
۲۹COIN2/45COIN5
فرهنگ سازی
۴۹COIN3/76COIN4/123COIN6
/۱۰۳COIN10/50COIN12
ذهنیت سازی
۶۲COIN2/71COIN2/61COIN3
/۸۲COIN4/15COIN6/70COIN9
ب.۱) اولین دسته مفهومی تم تفکر تسلسلی ” آموزش حفظ محیط زیست” است. در اینجا چند نمونه از مباحث اشاره شده توسط مصاحبه شوندگان به صورت ذیل بیان می شود:
” آموزش همگانی محیط زیست خیلی مهم است به خصوص از مقاطع خیلی پایین، چیزهایی که من در کشورهای دیگر دیدم این بوده که بچه های خیلی کوچک را از مقاطع کودکستان با حیوانات و گیاهان آشنا
میکنند که این امر افراد را آماده پذیرفتن حیوانات از بچگی میکند برخلاف آنچه ما در فرهنگمان داریم که حیوان کثیفه، دست نزن، گازت می گیره و … . هرچه دوستانه تر با حیوانات برخورد کنیم آن ها هم دوستانه تر واکنش نشان میدهند. ما اگر آموزش را از آموزش و پرورش و از رسانه ها شروع بکنیم بهتر است. اگر در خود فرهنگ عمومی مردم برنامه های حفاظتی جا بیافتد همان مدیریت ها وGovernmental ها نیز که خود
گزیده ای از فرهنگ کل جامعه است در آن ها هم تأثیر خواهد گذاشت”{۶COIN2}.
” درس محیط زیست در مدارس توسط معلم نامطلع درس داده می شود که خود آن فرد نیز به محیط زیست اعتقادی ندارد. اگر خودش اطلاعاتی در مورد یک گونه داشته باشد حتی میتواند در مورد بقیه چیزها یک مقدار توضیح دهد. در کشوری مانند استرالیا، درس آموزش محیط زیست دارند، به طوری که برای هر هفته باید در مورد یک گونه تحقیق کنند، اطلاعات جمع کنند، عکس بگیرند و آن را در کلاس ارائه بدهند، هرچه ارتباط بین انسان و طبیعت نزدیک تر باشد، ترس از طبیعت کمتر و انس با طبیعت بیشتر
می شود.
برای مثال به ما گفته اند مار حیوان خطرناکی است ولی چون فرق مارها را از هم نمی دانیم از آن ها می ترسیم، در صورتی که خیلی از آن ها اصلا خطرناک نیستند، خیلی ها حتی تفاوت مار و مارمولک را نمی دانند و حتی خودم دیدم که یک مارمولک بدون دست و پا را با مار اشتباه گرفته اند، حتی نمی دانند که کدام گونه خطر دارد. چون اطلاع رسانی نشده و نمی دانند. به همین دلیل ترسی به وجود میآید که آن ترس، اکتسابی هم هست”{۲۴COIN3}.
” آموزش حفظ محیط زیست از دوران کودکی خیلی مهم است به خصوص از مقاطع خیلی پایین، در کشورهای غربی، مثلا جایی که من در آنجا تحصیل کردم، کشور فرانسه، اگر مقداری خرده نان دستتون بگیرید کبوترها روی دستتان می نشینند و نان می خورند، ولی در ایران چنین چیزی را نمی بینیم، چون مهربانی کردن با حیوانات آموزش داده نشده، متعاقب آن حیوانات نیز به علت واکنش های شدیدی که از انسان دیدند به راحتی اعتماد نمی کنند”{۵۶COIN6}.
ب.۲) دسته مفهومی بعد ” آگاهی عمومی” است که نظر تعدادی از مصاحبه شوندگان به شرح ذیل میباشد :
” اینکه مردم به خودشان اجازه میدهند بروند روی صخره های مرجانی شکننده بایستند و عکس بگیرند که هم برای خودشان مخاطره آمیز است و هم برای صخره. مردم نمی دانند که این ها موجودات زنده هستند و فکر میکنند این ها خاک و سنگ هستند.
در تلویزیون شکار و خشونت را ترویج میدهد (قهرمان های فیلم ها اکثرا شکارچی اند) در صورتی که قهرمان فیلم میتواند حافظ محیط زیست باشد. مدرسه ها (از کودکستان تا دانشگاه) باید به بچه ها بیاموزند که عواقب کار خودشان را تصور کنند، در واقع باید تفکر تسلسلی را به نسل های آینده بیاموزیم”{۴۱COIN1}.
“The most valuable thing we can offer each other is the framework in which to think for ourselves and the quality of everything we do depends on the quality of the thinking we do first. Everything begins with thinking. If our thinking is good, our decisions are good, our actions are good, and our outcomes are good.}”100COIN11{.
ترجمه : با ارزش ترین چیز ما میتوانیم هر یک از دیگر ارائه چارچوب است که در آن به خودمان فکر می کنم و با کیفیت از همه چیز ما بستگی به کیفیت تفکر ما انجام میدهیم اول است. همه چیز با تفکر آغاز می شود. اگر تفکر ما خوب است، تصمیم گیری های ما خوب هستند، اعمال ما خوب است، و نتایج ما خوب است.
ب.۳) دسته مفهومی بعد ” مهارت شناخت ” است که نظر تعدادی از مصاحبه شوندگان به شرح ذیل میباشد :