ابتدا به شرح تئوری عمل منطقی که مدل پذیرش فناوری از آن اقتباس شده است میپردازیم.
۲-۱-۲-تئوری عمل منطقی:
مدل نیات فناوری اطلاعات در سال ۱۹۶۷ توسط آجزن و فیش بین ارائه گردید. این مدل به منظور بهبود توانایی مدل نگرش نسبت به پدیده در پیشبینی رفتار مصرفکننده ایجاد گردیده است ( موون، ۱۳۸۶،۱۲۴).
این مدل میتواند برای توسعه موضعیابی در بازار و راهبردهای ارتباطی ارائه سیستم و تولید کالا مورد استفاده قرار گیرد.
تئوری عمل منطقی پیشبینی میکند که فرد از قصد پذیرش به سمت پذیرش پیش میرود. بنابرین به طور خلاصه تئوری عمل منطقی خاص رفتارهایی است که ناشی از قصد فناوری اطلاعات هستند. به ترتیب، قصد انجام رفتار ناشی از نگرش در مورد رفتار و هنجارهای ذهنی و اجتماعی در انجام رفتار است. )هوبارد[۶]،۲۰۰۲،ص۱۰).
آجزن وفیش بین تئوری عمل منطقی را بر مبنای این پیشرفتها در سال ۱۹۶۷ و در تلاش برای شناخت رابطه بین عقاید، طرز نگرشها، مقاصد و رفتار، با در نظر گرفتن دو فرضیه ارائه دادند:
۱- انسان موجودی منطقی است که توانایی پردازش و استفاده از اطلاعات را دارد.
- انسانها از پردازش اطلاعات برای رسیدن به یک تصمیم منطقی استفاده مینمایند.
باورهای هنجاری و انگیزه تطبیق
هنجارهای
ذهنی
قصد انجام رفتار
رفتار واقعی
قعی
شکل۲-۱،مدل تئوری اقدام عقلائی(آجزن وفیش بین،۱۹۷۵)
بر اساس تئوری عمل منطقی، عامل تعیین کننده رفتار فرد، قصد او برای انجام یا عدم انجام یک رفتار خاص است. و نیت هرفرد برای دست زدن به یک رفتار معین بهترین پیشبینیکننده آن رفتار است (رضائیان،۲۰۴،۱۳۸۵). قصد انجام رفتار به کمک دو پیشبینیکننده برآورد می شودکه عبارتند از:۱)نگرشهای منتهی به رفتار از عقاید فرد و ارزیابی مثبت و منفی وی شکل میگیرد.۲)هنجارهای ذهنی هم به کمک عقاید هنجاری یا بایدی موجود در جامعه که میان مردم رایج است و در بروز رفتار اثر میگذارد. شکل میگیرد. به عبارت دیگر هنجارهای ذهنی به ارزیابی آنچه که به گمان مصرفکننده دیگران فکر میکنند که او باید انجام دهد، میپردازد (موون،۱۳۸۶، ۲۲۵).به عقیده آجزن و فیش بین سایر عوامل نظیر شخصیت، تجربیات گذشته، و متغیرهای جمعیت شناختی از طریق عقاید و ارزیابیها و در نتیجه نگرشهای منتهی به رفتار و عقاید هنجاری و تمایل به پذیرش هنجارها در هنجارهای ذهنی، تجلی مییابند و برای پیشبینی رفتار کفایت میکنند (ترجمه قلی پور سلیمانی، ۱۳۸۶،۳).
مدیران بانکها برای افزایش و حفظ مشتریان شان نیاز دارند روابط پویای میان باورها، نگرشها، هنجارهای ذهنی و نیات فناوری اطلاعات را بشناسند. طبق نظر آجزن و فیش بین، بهترین پیشبینیکننده رفتار، قصد فرد از انجام آن است، ولی این رابطه میتواند از طریق گذشت زمان، رویدادهای پیشبینینشده یا اطلاعات جدید مخدوش گردد، به علاوه این مدل برای رفتارهای کم اهمیت کاربردی ندارد. با این حال، پیشنهادهای اساسی تئوری، به طور مستمر از رفتارهای ارادی مورد استفاده قرار گرفته است (Shappard & East).
این تئوری به طور خاص مربوط به پیشبینی رفتارهایی میشود که اشخاص قبل از اقدام، بایستی تصمیم بگیرند که آیا انجام دهند یا خیر(ترجمه قلی پور سلیمانی، ۴،۱۳۸۶).
۲-۱-۳-تئوری رفتار برنامه ریزی شده:
از زمانی که تئوری عمل منطقی در علوم اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت، محققان دریافتند که این تئوری چندین محدودیت دارد. یکی از آن ها این است که این تئوری هنگامی که رفتار، تحت کنترل فرد و اختیاری باشد،کاملاً موفق عمل میکند. اگر یک رفتار تحت کنترل نباشد، حتی اگر چه ممکن است شخص دارای انگیزه بسیار بالایی به واسطه نگرش و هنجارهای ذهنی باشد، ولی به احتمال زیاد وی رفتار را به صورت واقعی انجام نخواهد داد. یکی از بزرگترین محدودیتهای آن این است که افراد قدرت یا کنترل کمی روی رفتار خود دارند یا این که آن ها احساس میکنند که چنین است. برای ایجاد توازن در این محدودیتها، آجزن در سال ۱۹۹۱ عنصر سومی را به نام ادراک از کنترل فناوری اطلاعات به تئوری اصلی اضافه کرد. با اضافه کردن این عنصر، نتیجه همان تئوری رفتار برنامهریزی شده شد که در آن رفتار افراد تحت کنترل غیر ارادی پیشبینی میشد.
باورهای رفتاری
باورهای هنجاری
باورهای کنترلی
نگرش در مورد رفتار
هنجارهای ذهنی
ادراک از کنترل رفتاری
قصد انجام رفتار
رفتار واقعی و عملی
کنترل رفتار واقعی
شکل-۲:مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده (آجزن،۲۰۰۲)
ادراک از کنترل فناوری اطلاعات بر این مطلب اشاره دارد که قصد فرد تحت تأثیر درک او از چگونگی و سختی انجام رفتار است.
بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده رفتار انسان توسط سه مقوله هدایت میشود: اول باورها و اعتقادات در زمینه پیامد رفتار و ارزیابی این پیامدها (باورهای فناوری اطلاعات) دوم باورها و اعتقادات در مورد انتظارات هنجاری از دیگران و انگیزه کامل نمودن این انتظارات (باورهای هنجاری) و در نهایت باورها و اعتقادات در زمینه وجود عواملی که ممکن است عملکرد را تسهیل کرده یا آن را مختل کند و قدرت درک این عوامل(باورهای کنترلی). حال باورهای هنجاری، یک نگرش مطلوب یا نامطلوب را در مورد رفتار ایجاد میکنند، نتیجه باورهای هنجاری در هنجار ذهنی نمود پیدا میکند و باورهای کنترلی نیز ادراک از کنترل فناوری اطلاعات را افزایش میدهد. به طور کلی نگرش در مورد رفتار، هنجارهای ذهنی و ادراک از کنترل فناوری اطلاعات منجر به شکل گیری قصد انجام رفتار میشود. به عنوان یک قانون کلی نگرش و هنجار ذهنی مطلوبتر و ادراک بیشتر از کنترل فناوری اطلاعات، قصد فرد را برای انجام رفتار به صورت عملی، قویتر خواهد کرد. بنابرین زمانی که افراد به میزان کافی روی رفتار کنترل واقعی داشته باشند، انتظار میرود زمانی که فرصتها افزایش پیدا میکنند، آن ها قصد و نیت خود را به مرحله عمل برسانند. پس چنین به نظر میرسد که قصد انجام رفتار همیشه قبل از انجام رفتار و متصل به آن است (آجزن، ۲۰۰۲).
۲-۱-۴-مدل پذیرش تکنولوژی:
مدل پذیرش فناوری توسط دیویس در سال ۱۹۸۶ توسعه یافته است. این مدل توجیه و پیشبینی پذیرش سامانههای اطلاعاتی توسط افراد را بیان میکند.
TAM به عنوان ابزار دقیق مطالعه برای بررسی پذیرش و استفاده ازتکنولوژی و فناوری اطلاعات با توجه به عناوین مورد تقاضا از کاربرد سامانه اطلاعاتی/ فناوری اطلاعات به کار میرود.
به طور کلی در بیشتر موارد از دیدگاه برنامهریزی، TAM هدایت، توسعه، نوآوری و اجرای فناوری بین بخشهای تلفن بانک فناوری اطلاعات را به طور مفیدتری توانمند میکند (یو و همکاران، ۲۰۰۷).