۲-۹- مبانی نظری تخصص صنعت حسابرس و کارایی سرمایه گذاری
از آنجایی که کیفیت حسابرسی دارای ابعاد متفاوتی است و به طور ذاتی غیر قابل مشاهده است، مشخصه حسابرسی خاصی وجود ندارد که به عنوان شاخصی برای آن در نظر گرفته شود. اغلب مطالعات گذشته از حسن شهرت حسابرس به عنوان شاخصی برای کیفیت حسابرسی استفاده نموده اند (بکر و همکاران، ۱۹۹۸). علاوه بر این، محققان دیگری علاوه بر حسن شهرت، فرض خود را این گونه بنا نهاده اند که تخصص صنعت حسابرس به طور مستقیم به اعتبار ارائه شده توسط حسابرس کمک میکند (کراس ول[۳۵] و همکاران، ۱۹۹۵). شواهد حاکی از آن است که حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی اثر بخش تری را ارائه میکنند و تغیرات ساختاری در شرکت های حسابرسی در جهت دستیابی به تخصص صنعت، حاکی از آن است که تخصص صنعت نقش مهمی را در کیفیت حسابرسی بازی میکند (هوگان[۳۶] و همکاران، ۱۹۹۹).
حسابرسان متخصص به این دلیل که به سهم بالایی از شرکت های یک صنعت رسیدگی میکنند، دارای تجاربی هستند که سایر حسابرسان فاقد آن میباشند. بنابرین توانایی آن ها برای کشف تحریفات و اشتباهات با اهمیت در اطلاعات افشا شده توسط صاحبکار بیش از سایر حسابرسان میباشد. علاوه بر این آن ها سعی میکنند حداقل برای حفظ شهرت و سهم خود از بازار، از گزارش هیچ اشتباه یا تحریف با اهمیتی غافل نشوند. بنابرین کسب تخصص در یک صنعت خاص، چه آن را معلول خواست حسابرس و چه معلول خواست شرکت های صاحبکار بدانیم، در عمل میتواند به بهبود کیفیت افشا و گزارشگری مالی صاحبکار منجر شود. نتایج و یافته های پژوهش های تجربی که تا کنون انجام شده نیز هم راستا با این پیشبینی است.برای نمونه یافته های بالسام و همکاران (۲۰۰۳) نیز حاکی از وجود رابطه ای معنی دار بین تخصص حسابرس و کیفیت گزارشگری است.
کیفیت حسابرسی، میتواند حداقل به دو صورت با کارایی سرمایه گذاری مرتبط باشد: اول اینکه، اغلب این موضوع بحث شده است که کیفیت حسابرسی، با توجه به کم کردن عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران، موجب کاهش هزینه های انتخاب ناسازگار می شود (ورچیا ٬ ۲۰۰۱ ). از سوی دیگر، وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران، میتواند باعث شود تا تأمین کنندگان سرمایه شرکت، قیمت سهام را کاهش و هزینه تأمین مالی شرکت را افزایش دهند، زیرا سرمایه گذاران این گونه استنباط میکنند که شرکت هایی که در حال تأمین مالی هستند، به شیوه ای نامناسب عمل میکنند (مایرز [۳۷]و مجلوف ٬ ۱۹۸۴ ). بنابرین،اگرکیفیت حسابرسی٬ هزینه های انتخاب ناسازگار را کاهش دهد٬ می توان کارایی سرمایه گذاری را با کاهش هزینه های تامین مالی بهبود بخشید. دوم اینکه٬ بخش عمده ای از ادبیات موجود درحوزه تحقیقات حسابداری اشاره دارند که کیفیت حسابرسی، نقشی حیاتی در کاهش مشکلات نمایندگی ایفا میکند. برای نمونه، کیفیت حسابرسی میتواند منبع اصلی سهامداران برای نظارت بر مدیران باشد (بوشمن و اسمیت٬ ۲۰۰۱ ).
بنابرین، اگر کیفیت حسابرسی، مشکلات نمایندگی را کاهش دهد، میتواند با افزایش توانایی سهامداران در نظارت بر مدیران، به بهبود کارایی سرمایه گذاری ها یاری رساند، زیرا افزایش توانایی سهامداران در نظارت بر مدیران، موجب بهبود انتخاب پروژه و کاهش هزینه های تأمین مالی می شود.
نمودار (۲-۱) : ارتباط بین تخصص حسابرس و کارایی سرمایه گذاری
کیفیت حسابرسی
اندازه گیری می شود از طریق
اندازه گیری می شود از طریق
حسن شهرت
تخصص صنعت حسابرس حسابرسس
به طور مستقیم در ارتباط است با
به طور مستقیم در ارتباط است با
مشکلات نمایندگی
انتخاب ناسازگار
هزینه های تامین مالی
انتخاب پروژه
کارایی سرمایه گذاری
۲-۱۰-پیشینه پژوهش
۲-۱۰-۱- تحقیقات خارجی
(کراس ول و همکاران ٬۱۹۹۵ دفوند[۳۸] و همکاران ٬۲۰۰۰ بالسام و همکاران ٬۲۰۰۳ کریشنان[۳۹] ٬۲۰۰۳ فرانسیس و همکاران۰۲۰۰ ) نشان دادند که کیفیت حسابرسی و کیفیت سود شرکت های با حسابرس متخصص صنعت بالا تر است.و شرکت های صاحبکار به احتمال زیاد از استخدام حسابرسان متخصص صنعت از طریق کیفیت بالای گزارشگری مالی بهره مند میشوند.
بالسام و همکاران (۲۰۰۳) اقلام تعهدی اختیاری( DAC) و ضریب واکنش سود(ERC) شرکتهای رسیدگیشده توسط حسابرسان متخصص صنعت را با سایر شرکتها، مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد که صاحبکاران حسابرسان متخصص صنعت از سطح اقلام تعهدی اختیاری پایین تر و ضریب واکنش سود بالاتری (به عبارت دیگر، کیفیت سود بالاتری) نسبت به حسابرسان غیرمتخصص برخوردارند.
کریشنان( ۲۰۰۳) رابطه میان تخصص حسابرس در صنعت و قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری صاحبکار را مورد بررسی قرار داد. او به این نتیجه دست یافت که صاحبکاران حسابرسان غیرمتخصص به طور متوسط به میزان ۲/۱ درصد مجموع داراییها، اقلام تعهدی اختیاری مطلق خویش را بالاتر از اقلام تعهدی اختیاری مطلق صاحبکاران حسابرسان متخصص گزارش میکنند.
فــرانسـیــس و هـمــکـاران (۲۰۰۴) به بررسی رابطه میان کیفیت سود و رهبری صنعت حسابرس پرداختند. در این مطالعه، کیفیت سود به صورت میزان اقلام تعهدی غیرعادی و احتمال برآوردن یا دستیابی به پیشبینیهای صورت گرفته توسط تحلیلگران پیرامون مدیریت سود تعریف شده است. اگر اقلام تعهدی غیرعادی بزرگتر باشند، کیفیت سود پایینتر تلقی میشود، یا اگر شرکتها بیشتر تمایل به دستکاری سود گزارششده در جهت برآورده ساختن هدفهای مربوط به سود پیشبینی شده داشته باشند، کیفیت سود باز هم پایین تلقی میشود. این محققان گزارش میکنند هنگامی کیفیت سود بالاتر است که حسابرس رهبر صنعتی خاص باشد.